1100 بازدید
6 بهانه برای انجام ندادن مراقبه ( مدیتیشن ) :
بیشتر معلمان مراقبه معتقدند : چیزی یا شخصی به نام مراقبه کننده ضعیف وجود ندارد . همه ما در زمان مراقبه سعی می کنیم ذهن سرکش خود را رام کنیم و نافرمانی ذهن ، یک مورد طبیعی است .
در واقع مشکل من و امثال من این است که من برنامه های مراقبه را دانلود می کنم و کتابهای مربوط به آنها را می خرم و به مراقبه هم فکر می کنم ولی آن را انجام نمی دهم .
این به معنی آن نیست که اصلا انجام نمی دهم هر از چندگاهی که ماه و ستاره ها در یک راستا باشند و حال و حوصله ای باشد انجام می دهم اما باز ترک می کنم و ادامه نمی دهم .همیشه بهانه های به ظاهر موجهی وجود دارد که از انجام راقبه سرباز زنم و یا آن را به زمانی دیگر موکول کنم .
خوشبختانه برای هر بهانه ای راه حلی هم وجود دارد . در اینجا من برای 6 بهانه متداول ، راه حل های عملی که به ذهنم می رسد را پیشنهاد می دهم :
1- من نمی توانم راحت بنشینم
من 46 ساله هستم با پاهای بلند و لاغر و نشستن بصورت نیلوفری اذیتم می کند و احساس شکنجه به من دست می دهد . راه حل ساده آن ، تهیه بالشتک مناسب برای زیر پایتان است و یا ساده تر اینکه روی نیکمت و یا مبل و صندلی بنشینید و مراقبه را انجام دهید .
2- من حوصله ندارم یکجا و ساکن و ثابت بنشینم
من از صبح تا عصر در دفتر کارم و پشت کامپیوتر می نشینم و دیگر دوست ندارم در منزل هم برای انجام مراقبه ، باز هم بنشینم . راه حل ساده آن ، انجام مراقبه در حال پیاده روی است ( در همین مجله خبری نحوه ی انجام این مراقبه توضیح داده شده است ) .
3- وقت کافی برای انجام مراقبه ندارم
من مشغله کاری و فکری فراوانی دارم و دیگر فرصتی برای مراقبه برایم باقی نمی ماند . واقعیت این است که هر چند می گوییم وقت کافی نداریماما خیلی از اوقات ، وقتمان را بیهوده تلف می کنیم . اما خبر خوب اینکه برای این بهانه هم راه حل وجود دارد . شما حتی اگر یک دقیقه در روز و به اندازه تمرین حباب تنفس هم مراقبه انجام دهید باز هم همین مقدار تاثیرات مثبتی خواهد داشت . بنابراین مراقبه را ناجام دهید حتی به میزان خیلی کم .
4- من مراقبه را فراموش می کنم
من به دلیل گرفتاری کاری و خانوادگی ، خیلی وقت ها فراموش می کنم که مراقبه کنم و شب که به رختخواب می روم ناگهان یادم می آید که باز هم امروز فراموش کردم مراقبه کنم . راه حل های متنوعی برای یادآوری و تقویت حافظه وجود دارد . من بالشتک مراقبه خودم را جایی در جلوی چشمم میگذارم که مراقبه را به خاطر بیاورم. همچنین برنامه های زیادی هستند که روی تلفن همراه شما نصب می شوند و در ساعات دلخواه شما ، یادآوری می کنند .
5- محیط زندگی من خیلی شلوغ و پر سر و صدا است .
من در نیویورک زندگی می کنم و اینجابه نظرم شلوغ ترین شهر کره زمین است . در همسایگی منزل ما هم ساخت و ساز انجام میشود و همه این سر و صداها مزاحم مراقبه هستند .
مراقبه مخصوص کوهستان و عزلتگاه و راهبان نیست . مراقبه برای زندگی در شهر است و در میان شلوغی ها و زندگی روزمره .ساده ترین راه تهیه یک هدفون مناسب است .
6- ذهن من ناآرام و شلوغ است .
من از آن دسته آدم هایی هستم که صدای درون سرم اصلا ساکت نمی شود و مدام در حال حرف زدن است . مثلا وقتی مراقبه می کنم یکسره درون سرم می گوید : آیا هنوز در حال مراقبه هستم ؟ آیا هنوز در حال مراقبه هستم ؟ ایا هنوز در حال مراقبه هستم ؟... مثل یک کودک نا آرام که از مادرش می خواهد برایش اسباب بازی بخرد و مدام حرفش را تکرار می کند .
اولین خبر خوب اینکه این کاملا طبیعی است و ذهن خیلی ها همین گونه است و شما یک مورد خاص نیستید . خبر خوب دوم اینکه ذهن مانند عضله است که هر چه بیشتر تمرین کنید ورزیده ترو اماده تر می شود و با شما بیشتر همکاری می کند . بنابراین به مراقبه خود ادامه دهید بدون اینکه ناامید و دلسرد شوید .
منبع : سایت کالم ، آقای لوک کینگما